Date Range
Date Range
Date Range
بالاخره غول واکسن رو شکستش دادیم و رفت پی کارش. عزیزکم این واکسن رو هم زدیم تو پسرک مثل همیشه صبور و اروم بودی. ولی وقتی اومدیم خونه خاله پریسا شبش تب شدید کردی و اذیت شدی. 4 دست و پا راه میری و نا ارومی. ولی خوب کاریش نمیشد کرد دیگه تموم شد تا 7 سالگیت. مامان و بابا کلی مراقبتن که اذیت نشی مرد کوچکم. من و بابا نیما عاشقتیم. برامون بمون و بزرگ و بزرگ تر شو.
فرشته های آسمونی من محمد و هدی و مهدی. خاطرات و عکس های کوچولوهای گلم. این وبلاگو می نویسم تا خاطرات شیرین کودکیتونو تو قابش حفظ کنم و وقتی که کودکی هاتونو در آینده گم کردین با دیدن قاب خاطراتتون مهمون لحظه های شیرینی بشید که من الان تجربه می کنم! کتی و مهدیار ناناز. باران خانم و مامان نازش. شانه ای برای باریدن ندارم. آقا محمد و مرد عنکبوتی! .
زیباترین ستایش نثار کسی که کاستی هایم را می داند و باز هم دوستم دارد . عاقا من معذرت می خوام یکم کار دارم ووقت نیست بیام وبلاک تا یه مدتی تعطیله انجا. دوستان بابت این مدت که نبودم معذرت میخوام نتم قطع بود بعدشم امتحاناتم شروع شد. از همه کسایی که تو این مدت وب را تنها نذاشتن وافعاممنونم. میخام موضوع وبلاگما تغییربدم به کمک شما نیاز دارم چند موضوع را میذارم.
به وبلاگ من خوش اومديد.